وصیت نامه یک دختر
وصیت نامه ی غمناک یک دختر جوان که بسیار زیبا و جالبه :(
برای خواندن ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب
وصیت نامه ی غمناک یک دختر جوان که بسیار زیبا و جالبه :(
برای خواندن ادامه مطلب بروید
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ
ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﺴﺘﻢ !
ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﺭﻭﺯ ﺧﺎﻛﺴﭙﺎﺭﯾﻢ ﺍﺯ
ﺍﻭﻥ ﺧﺮﻣﺎﻫﺎ ﻛﻪ ﮔﺮﺩﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﺵ ﻧﺪﻩ، ﭼﻮﻥ
ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪ ﻫﺴﺘﻦ ﻛﻪ
ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﺭﻭ ﺧﺮﻣﺎﻫﺎ ﺩﺧﻠﺸﻮﻧﻮ ﻣﯿﺎﺭﻥ !
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﻢ ﻛﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ، ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﯿﺪ ﺑﺸﻮﯾﯿﺪ
ﻛﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪ،
ﭼﻨﺘﺎ ﺳﯽ ﺩﯼ ﺯﯾﺮﻩ ﺗﺨﺘﻤﻪ ﻛﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺁﻫﻨﮕﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯ، ﻭﻟﯽ ﮔﻮﻝ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺸﻦ
ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺸﻜﻮﻧﯿﺪﺷﻮﻥ !! ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ ﭼﻨﺪ
ﻧﻔﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻦ ﻛﻪ ﺑﮕﻦ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺑﺎﺭ
ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻜﻦ ، ﺗﻘﺼﯿﺮﻩ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻩ،
ﺗﻘﺼﯿﺮﻩ ﻣﺠﯿﺪ ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻣﻪ ، ﺗﻨﻬﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻛﻪ
ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺑﺪﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﻛﻪ ﺑﮕﯽ : ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﯿﺪ !!
ﯾﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ :
ﺍﯾﺸﺎﻟﻠﻪ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﻛﻪ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﻪ
ﺍﻭﻥ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﯿﺪ ﻣﻦ ﻣُﺮﺩﻡ، ﺑﮕﯿﺪ ﺭﻓﺘﻪ
ﭘﺎﺭﺗﯽ ﺗﺎ ﮐﻮﻧﺶ ﺑﺴﻮﺯﻩ ! ﻭﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻮﻓﯿﻖ
یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن. کلاغه سفارش چایی میده.
چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار!
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه: دلم خواست، پررو بازیه دیگه پررو بازی!
چند دقیقه میگذره… باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده، باز یه کمیشو میخوره باقیشو
میپاشه به مهموندار.
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره، خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه
خورده تفریح کنه …
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن. قهوه رو که میارن یه کمیشو میخوره
باقیشو میپاشه به مهموندار!
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه: دلم خواست! پررو بازیه دیگه پررو بازی!
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن
که بندازنش بیرون. خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه.
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو
بازی دربیاری!!!
منبع : Lovely98.LoxBlog.Com
روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ،
تبرش افتاد تو رودخونه وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید:
چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. ''
آیا این تبر توست؟ هیزم شکن جواب داد:
'' نه "
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر
توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر
آهنی برگشت و پرسید آیا این تبرتوست؟ جواب داد:
آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شکن خوشحال روانه
خونه شد یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.
(هههههههه )هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا
گریه می کنی؟ اوه فرشته،
زنم افتاده توی آب فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید
: زنت اینه؟ '' آره ''
هیزم شکن فریاد زد فرشته عصبانی شد. ''
تو تقلب کردی، این نامردیه ،هیزم شکن جواب داد :
اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به جنیفر لوپز
'' نه''
میگفتم تو میرفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.
و باز هم اگه به کاترین زتاجونز
''نه''
میگفتم تو میرفتی و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم آره .
اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته،
من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم،
و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره
پسر در حال دویدن...
زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو!
(شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟ یکم کمتر میزدی خب!!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!
.
.
.
.
.
دختر در حال راه رفتن…
دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!
منبع : Lovely98.loxblog.com